آرامگاه کوروش کبیر، که مقبره کوروش دوم هخامنشی ملقب به کوروش کبیر است، بنایی منحصربهفرد در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخهای پاسارگاد است.
کوروش کبیر، اولین پادشاه و مؤسس حکومت هخامنشیان، یکی از مشهورترین و البته محبوبترین پادشاهان ایرانزمین است که در زمان سلطنت خود، به پادشاهی عدالت محور با حکومتی مردمدوست شهرت داشته است. او از سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر مناطق بسیاری از آسیاحکومت کرد. در روایات و برخی از اسناد تاریخی، به نظر میرسد که مرگ کوروش پس از حدود ۳۰ سال سلطنت، کشته شدن در جنگ با قبیلهای به نام ماساژتها، یک ایل ایرانیتبار و نیمهبیابانگرد و تیرهای از سکاهای آنطرف رودخانهی سیردریا بودهاند، به وقوع پیوسته است. کوروش در این جنگ زخم شدیدی برداشت و پس از سه روز تحمل درد، درگذشت. پیکر کوروش به پاسارگاد منتقلشده و در این مکان که در دشتی به ارتفاعی حدود ۲ هزار متر از سطح محصور در میان کوهستان واقعشده است، به خاک سپرده میشود.(البته این داستان به روایتی گفته شده چرا که کوروش در آن زمان سن بالایی داشته و بعید به نظر میرسیده که در جنگ شرکت کند.) اما به خاک سپرده شدنش در پاسارگاد به طور قطع سندیت دارد.
نقاشی اثر اوژن فلاندن ترسیم شده در سال ۱۸۴۰ در کتاب مشترک با پاسکال کوست که آن را آرامگاه منتسب به کورش عنوان کردهاند
در این مطلب به سراغ حقایق جالب در رابطه با این بنای زیبا رفتهایم، با ما همره باشید تا آرامگاه کوروش را بهتر بشناسیم:
۱. آرامگاه کوروش تنها بنایی در پاسارگاد است که توصیف آن در منابع یونانی آمده است. از قدیمیترین توصیفهای مربوط به آرامگاه کوروش میتوان به توصیف اریستوبولوس، یکی از همراهان اسکندر مقدونی در لشکرکشیاش به قلمرو هخامنشیان نام برد که توسط آریان در کتاب آناباسیس اسکندر ثبتشده است.
۲. آرامگاه کوروش بزرگ که بهاحتمالزیاد پیش از مرگ وی و بهفرمان خودش ساخته شده است، در همه دوره هخامنشی مقدس به شمار میرفت و بهخوبی از آن نگهداری میکردند. به گفته آریان، در زمان شاهنشاهی کمبوجیه، مغهایی که وظیفه نگهداری از آرامگاه کوروش بزرگ را داشتند، سهمیهای به شرح یک گوسفند و مقدار معینی شراب و خوراکی در روز و یک اسب در ماه جهت قربانی کردن برای کوروش بزرگ، از شاهنشاه دریافت میکردند.
این تصویر توسط دیوید استروناخ در بین سالهای دهه ۱۹۶۰ تا دهه ۱۹۷۰ ثبت شده است
۳. در حمله اسکندر مقدونی یکی از مقدونیها در این آرامگاه را شکسته و اشیا آن را تاراج کرده و به کالبد کوروش آسیب رسانده بود. اسکندر دستور داد آرامگاه کوروش را مرمت کنند. هکل و یاردلی با اشاره به مرمت آرامگاه و نقلقولی از پلوتارک مبنی بر مجازات عاملان تعارض به آرامگاه مینویسند که هدف اسکندر از این کار علاقه شخصی او به کوروش و حرکتی خیراندیشانه یا سیاسی بود تا بتواند خود را جانشین مشروع کوروش و هخامنشیان معرفی کند.
۴. در دوره اسلامی کارکرد دقیق و اصلی بنا برای افراد مشخص نبود و از طرف دیگر مردم ساخت بناهای باعظمت سنگی را خارج از قوه بشریت میدانستند و ساخت آرامگاه کوروش را به سلیمان که طبق عقاید اسلامی، دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است، نسبت میدادند. به همین دلیل آرامگاه کوروش بزرگ را هم از بناهای سلیمان میشمردند و آن را به مادر او منسوب میکردند و «مشهد مادر سلیمان» میخواندند.
۵. در دوران اتابکان فارس، سعد بن زنگی در سال ۶۲۰ یا ۶۲۱ ق با استفاده از ستونها و سنگهای کاخهای پاسارگاد، مسجد جامعی در پیرامون آرامگاه ساخت و محرابی نیز بر سنگ درون اتاق آرامگاه حجاری شد. در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به هنگام جشنهای دو هزار و پانصدساله سنگها به کاخها منتقل شدند.
طرح محوطه آرامگاه کوروش بزرگ از نمای بالا، اثر ارنست هرتسفلد. به ستونها و دیوارها توجه کنید که در زمان بازدید هرتسفلد در محوطه آرامگاه وجود داشتند. دیوارها احتمالاً به مسجد پاسارگاد تعلق داشتهاند.
۶. در آثار کلاسیک فارسی، اشاره به این بنا موجز، ناچیز و پراکنده است. فارس نامه ابن بلخی، از قدیمیترین آثار فارسی است که به این بنا اشارهکرده است:
مرغزار کالان نزدیکی گور مادر سلیمان است طول آن چهار فرسنگ اما عرض ندارد مگر اندکی و گور مادر سلیمان از سنگ کردهاند خانه به چهارسو هیچکس در آن خانه نتواند نگریدن کی گویند کی طلسمی ساختهاند کی هر کی در آن نگرد کور شود اما کسی را ندیدهام کی این آزمایش کند.
۷. یان استرایس جهانگرد هلندی که در قرن هفدهم میلادی از پاسارگاد بازدید کرد، از مشهد مادر سلیمان بهعنوان زیارتگاه نام میبرد و میگوید که مخصوص زنان میبود و در سفرنامه خود میگوید:
مومنههایی… سه بار قبر را به پیشانی میساییدند و همان تعداد بار میبوسیدند، ذکر کوتاهی زیر لب میگفتند… و میرفتند.
۸. اولین شخصی که متوجه شد، مشهد مادر سلیمان همان آرامگاه کوروش بزرگ است که نویسندگان اروپای باستان از آن نامبردهاند، رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی از پاسارگاد دیدن کرده بود.
۹. موریه در سال ۱۸۰۹ این احتمال را مطرح کرده بود که بنای آرامگاه مادر حضرت سلیمان، همان آرامگاه کوروش باشد؛ اما سالها بعد، خود آن را رد کرده بود. جرج کرزن، کر پورتر را نخستین انگلیسیای دانسته است که بنای کوروش را شناخته و احتمال داده است که نخستین بازشناسنده گروتفند آلمانی بوده است. گروتفند پس از بررسی سفرنامه موریه احتمال قوی داد که دشت مرغاب همان پاسارگاد است و بعد از بازدید از محل با مقایسه مشخصات محل با حقایق تاریخی و گزارشهای تاریخنگاران باستانی، به این موضوع و اینکه بنایی که بین افراد محلی به مشهد مادر سلیمان شهرت پیداکرده است، همان آرامگاه کوروش بزرگ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشیان است، یقین پیدا کرد.
۱۰. در دهه پایانی قرن نوزدهم هنوز یکی بودن بنا و آرامگاه کوروش نزد بسیاری از دانشمندان اروپایی قابلقبول نبود. برخی مخالفان محل پاسارگاد را جایی جز مرغاب میدانستند؛ مثلاً دارابگرد. بسیاری از مخالفان صاحب قبر را مؤنث میدانستند؛ البته نه مادر سلیمان پیغمبر یهود بلکه مثلاً بانویی هخامنشی. وایسباخ آرامگاه کوروش بزرگ را نه بنای موردبحث در این نوشتار، بلکه بنایی موسوم به زندان سلیمان در پاسارگاد میدانست که البته با یافتههای باستانشناسی امروز احتمال فراوان میرود که آرامگاه کمبوجیه باشد.
۱۱. آرامگاه کوروش در گوشه جنوبی محوطهای جا دارد که زمانی بوستان شاهی پاسارگاد بوده است و از سنگهای آهکی سفیدی که به زردی متمایل است و احتمالاً از معدن سیوند تأمینشده است، بناشده است. ساختمان آرامگاه دو هزار و پانصد سال در برابر عوامل مخرب طبیعی و غیرطبیعی پایداری کرده است و هنوز در دشت پاسارگاد پابرجاست.
۱۲. قاعده یا زیربنای اصلی بنا، سکویی است سنگی که طرح آنیک مربعمستطیل به طول ۱۳٫۳۵ متر و عرض ۱۲٫۳۰ متر است. این ساختمان از دو قسمت کاملاً متمایز تشکیلشده است؛ یک سکوی سنگی شش پلهای و یک اتاق با سقف شیروانی بر فراز پله ششم. ارتفاع کلی بنا کمی بیشتر از ۱۱ متر است. سکوی اول که پله اول را تشکیل میدهد ۱۶۵ سانتیمتر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتیمتر آن در اصل نتراشیده و پنهان بوده است، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقا ۱۰۵ سانتیمتر ارتفاع داشته است. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششمین که قاعده اتاق آرامگاه را تشکیل میدهد، حدود ۶٫۴۰ متر در ۵٫۳۵ متر است.
۱۳. اتاق آرامگاه دارای ۳٫۱۷ متر طول، ۲٫۱۱ متر عرض و ۲٫۱۱ متر ارتفاع است. دیواری عظیم با ۱٫۵ متر ضخامت دارد و از چهار ردیف سنگ نیک تراشیده، درستشده است. ردیفهای اول و دوم بلندتر از ردیف سوم و چهارماند و در ضلع شمال غربی ظاهراً دری دو لنگه که کشویی باز میشد، وجود میداشت که امروز از بین رفته است.
۱۴. سقف آرامگاه از درون صاف و رمزهاست ولی از بیرون شیروانی شکل است و شیب دوطرفه آن به شکل عدد هشت است. این سقف از دو سنگ سنگین ساختهشده است که بر روی آنیک سنگ هرمی بهقاعده ۶٫۲۵ متر در ۳ متر و به کلفتی نیم متر قرارگرفته است و بر روی آن، سنگ بالای سقف جای میداشت که اکنون وجود ندارد. گمان میرود که طبق سنت هخامنشی، برای سبک شدن و بهتر جابهجا کردن سنگهای گران، داخل سقف را گود کردهاند. فرصت الدوله شیرازی به وجود فضای خالی میان سقف درون و سقف شیب بامی بیرون پی برده بود و آن را محل دفن مرده دانسته بود.
۱۵. در رابطه با منش سبک معماری بنا نظرات متفاوتی مطرحشده است. طیف این نظرات گسترده است و شامل منشأ یونانی آسیای صغیر، میانرودی، مصری، عیلامی و ایرانی اصیل میشود. بهرام فرهوشی در مورد پوشش خرپشتهای روی آرامگاه کوروش نوشته است که گورهای آریائیانی که نخستین بار به سیلک آمدهاند نیز به همین ترتیب پوشانده شده است و این میرساند که هنوز نخستین پادشاهان هخامنشی آرامگاههای خود را بنا بر رسم قدیم و بهطوریکه در نواحی بارانخیز شمال ایرانزمین معمول بوده میساختند.
۱۶. مقبره کوروش، سالمترین بنای پاسارگاد است. مقبره کوروش، این سازه باشکوه طرحی بسیار باوقار، گیرا، متوازن و متناسب را عرضه میدارد. طرح اینگونه آرامگاه برخلاف نظر برخی محققان، در ایران ناشناخته نبوده است.
۱۷. هرتسفلد برای نخستین مرتبه متوجه میشود که اتاق مقبره کوروش دارای دو در بوده و سوراخهای پاشنه درها مشخص است. احتمالا دارای دو در سنگی بزرگ که بر روی همدیگر قرار میگرفتهاند، بسته میشده است. چنین درهایی که بهسختی باز و بسته میشوند، معمولا برای بناهایی بکار میرفته است که قرار نبوده رفتوآمدهای زیادی به درون آن انجام پذیرد. این درها نزدیک به ۱۳۰ سانتیمتر بلندی داشته و ورود به اتاق با خم شدن امکانپذیر میشده است.
۱۸. در اطراف و درون مقبره کوروش هیچگونه تزیین و نگارهای وجود ندارد و تنها در نمای سردر سهگوش زیرشیروانی و بالای در ورودی، نقش بسیار کمرنگی از نگاره یک گل دوازده گلبرگی متداول هخامنشیان نگاشته شده است. علاوه بر این هیچگونه کتیبه و نوشتهای نیز در مقبره کوروش یافت نشده است.
۱۹. آریان مورخ یونانی گزارش کرده که در مقبره کوروش کتیبهای «به خط ایرانی» به این مضمون دیدهشده است:
ای مرد! من کورش هستم، پسر کمبوجیه، من شاهنشاهی پارسیان را بنیاد گذاشتم. من بر آسیا فرمان راندم، اینک بر من رشک مبر
۲۰. آریان و همچنین استرابو، مورخ دیگر یونانی به نقل از آریستوبولوس وضعیت داخل مقبره کوروش را نیز بهاختصار توصیف کردهاند. بر پایه گفتار آنان در اتاق مقبره کوروش یکتخت زرین با تابوتی زرین و میز و ساغرهایی وجود داشته است.
۲۱. امروزه در پاسارگاد تنها یک کتیبه کامل که در چند جای مختلف بر دیوار کاخها نوشتهشده است، دیده میشود. این کتیبهها در دو سطر به زبان و خط فارسی باستان، یک سطر ترجمه عیلامی و یک سطر ترجمه اکدی نگاشته شدهاند.
۲۲. این آرامگاه دو بار، یکی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بار دوم بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ خورشیدی مرمت و بازسازیشده است. بار اول عملیات مرمت به سرپرستی علی سامی (رئیس وقت مؤسسه باستانشناسی تخت جمشید) انجام شد و از ملات سیمان نیز جهت بازسازی بام آرامگاه استفادهشده بود. بازسازیهای انجامگرفته در سال ۱۳۵۰ بیشتر بهمنظور آمادهسازی آرامگاه کوروش جهت برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بود.
۲۳. به نظر میآید که بنایی شبیه آرامگاه کوروش چه در ایران و چه در خارج پیش از ساختش وجود نداشته است، اگرچه بعدها بناهایی شبیه آن ساختهشده است. گور دختر واقع در بخش مرکزی شهرستان دشتستان در استان بوشهر یکی از آثار تاریخی دوره هخامنشی در ایران است که بسیار شبیه به آرامگاه کوروش بزرگ است.
بنای گوردختر در دشتستان استان بوشهر،این بنا از نظر معماری شبیه به آرامگاه کوروش است و در یک دوره زمانی ساخته شده اند
۲۴. آرامگاه فردوسی در توس یکی از شاخصترین بناهای مدرنی است که شباهت زیادی به آرامگاه کوروش بزرگ دارد.و کانسپت اولیه ان الگوی آرامگاه کوروش است.
۲۵ یکی از جالب ترین و مهم ترین ویژگیهای پاسارگاد که به ثبت یونسکو نیز رسیده است وجود باغی که دستور ساخت آن زیر نظر کوروش صورت گرفته و در واقع مادر باغ های ایرانی نامیده میشود.بنا براین یکی از ویژگیهای خاص مجموعه پاسارگاد، وجود باغ شاهی و مجموعه کاخهای آن است. در پاسارگاد، باغ ایرانی با تمام ویژگی و عناصر اصلی معماریاش ساخته میشود.
۲۶. باغهایی که یکی از قدیمیترین بقایای باغسازی ایرانی بوده و اکنون تنها بخشی از زهکشیها و آبنماهای آن باقیمانده است که توسط باستان شناسان اثبات شده است. باید به این حقیقت مسلم توجه داشت كه باغها و بناهای پاسارگاد تا ً چندین نسل پس از كوروش كاملا محفوظ ماندند و این امر امكان آن را به وجود آورده بود كه طرح ابداعی كوروش نه تنها در فارس بلكه در نقاط دیگری از قلمرو هخامنشیان نیز در خاطرهها باقی بماند.
.: Weblog Themes By Pichak :.